چند توصيه .

ساخت وبلاگ

عورت ظلم عیان است و شما کوردلان روز و شب در پی پوشاندن مویید هنوز وقتی کریم شیره ای دربار باشی جز دلقک بازی هنری نخواهی داشت چند توصيه ....
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:41

داشتم به این فک میکردم دقیقا چطور میشه با خدا ارتباط گرفت و جواب گرفت !؟آخه هرچی فک میکنم درخواست غیر معقولی ازش ندارم که جواب نمیدهاهل حسادت نسبت به دوست و آشنا هم نیستم که بگم آه چرا فلانی چنین خونه و ماشین و... داره من ندارم اصلا تو فاز این چیزها نیستم ان شاءالله خداوند به تمام بنده هاش بیشتر بده حتی به دشمن من،بنظرم آدم از خیرخواهی به جایی میرسه نه حسادتولی چرا دروغ تو برخی مسائل حس حسادتم زنده میشه و یه جاهایی واقعا آه میکشم مثلا وقتی میبینم یه زن و شوهر باهم گل میگن و گل میشنون و باهم خوش هستنمن کاری به ظاهر قضیه ندارم بماند که تو باطن هم چنین زن و شوهرهایی هستن حتما هستننمیدونم شاید کمبود محبت دارم که با دیدن چنین صحنه هایی آه میکشمولی با این حال اصلا دوست ندارم غرور و شخصیتم رو برای هرکسی هزینه کنم که از تنهایی دربیام یا تن به هر رابطه ای بدمخلاصه اینکه فقط میخوام به خدا بگم : شنیدم میگن اگه بخوای بی حساب و کتاب میبخشی اگه این ادعا درسته پس اونی که میخوام رو بهم ببخشاگه با حساب کتاب میبخشی یادت باشه یه حساب کتابهای باهم داریم!! نعوذباالله نمیخوام فاز طلبکار بگیرم ولی خودت گفتی آدم اگه سعی کنه فلان کار رو نکنه و فلان کار رو بکنه بهش میبخشممن آدم خوبی نیستم ولی یه جاهایی بخاطر تو از برخی چیزها که موقعیتش رو داشتم انجام بدم دست کشیدمخودت میدونی چی میخوام الان بده که بهش نیاز دارم اگه بعدا بدی اصلا بهم نمیچسبه چون الان ذوق و شوق اون چیز رو دارماینم میدونم خوب نیس خداوند رو محدود به زمان و مکان و... کرد و بگی فلان کار رو در فلان زمان بکن خلاصه حواسم به همه چیز هسحتی به این هم زیاد فک کردم که اگه بهم دادی دچار بی جنبه بازی یا غفلت یا... نشماهل اصرار و... نیستم خواستی بده نخ چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:41

به داداشم میگم جمعه آینده بیا بریم جاییمیگه : جمعه میرم پای صندوق هامیگم : خیلی بیشعوری که میخوای بری رای بدیمیگه : اولا درست حرف بزن به تو مربوط نیسدوما برای نظارت صندوق ها هم شرکت کردم میرم حرص بخورواقعا حرصم دراومدگفتم : برای حفظ آرمان های نظام میری یا واسه مبلغ روزمزدی که میدن!!خب البته مطمئنم گزینه دومه خوب خیلی ها برای پول خیلی کارها میکنن مثل روسپی ها خخخبابام از اونطرف میگه : نمیدونم کجا بهت لقمه حروم دادم انقد گستاخ شدیمیگم البته حق داره وقتی ماهیانه بیست میلیون میگیره بایدم دردی احساس نشه و اصلا درکی از اعتراض به سبک یه تحصیل کرده نداشته باشههرچند اینا انقد سیاست دارن که 65 تا کاندیدا برای یه شهر کوچیک تایید کردن خوب هرکدوم از اینا ایل و طایفشون بیاد پای صندوق کلی امار مشارکت بالا میاد چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 12:57

روز مهندس رو به تمام مهندسین متخصص تبریک عرض میکنم البته من خودمو جز مهندسین متخصص نمیدونم چون بصورت تخصصی فعالیت کمتری داشتم و تخصصم پایینه سال قبل یه طرح بود اگه قبول میکردم ماهیانه بیست تا سی میلیون میتونستم دربیارمبعدا یه مدت حسرت میخوردم که چرا قبول نکردم ولی الان دوستم یا بعبارتی پیمانکار طرح رو میبینم میگم بهتر که قبول نکردم یعنی باید چندین مرتبه به واحد تولیدی زنگ بزنه که پولش وصول بشه من روحیاتم طوریه که اگه یکی باهام بد برخورد کنه کلا از زندگی بلاکش میکنم نمیخوام خودمو توجیه کنم ولی همه چیز پول و درآمد بالا نیس آدم باید یه چیزهایی رو برای خودش نگه داره مثل غرور. نمیدونم چرا چند وقتیه شهوتی شدم منظورم شهوت نوشتن!! مخصوصا دوستم دارم این شهوت تو سایت بلاگفا خنثی بشه چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 12:57

وقتی آدم حسابی تر بودم و لکه ننگ برای جد بزرگوارم حسین بن علی نبودم خیلی با افتخار مناسبت های مذهبی رو به دیگران تبریک میگفتم در موردش پست میذاشتم عکسای پروفایل رو تغییر میدادماستوری میکردم و... الان اصلا روم نمیشه از این کارها بکنم چون میدونم چقد شرمنده امپس نمیخوام با تظاهر کردن به اینکه آدم مقید هستم نمک رو زخم دل اهل بیت بریزم واسه همون ولادت ها ترجیح میدم سایلنت بمونم خیلی شرمنده ام کاش بهتر بودم چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 12:57

تنهایی هم خوبه هم بد

تنهایی خوبه چون : وقتی تنهایی دیگه کسی تو زندگیت نیس که بخوای باهاش رویا پردازی کنی و تا انتهای داستان که همون رفتن زیر یه سقف هس پیش بری

وقتی تنهایی دیگه چیزی به نام اعصاب خوردی وجود نداره

تنهایی بده چون دلتنگم و الان هیچی جای یه همصحبت رو نمیگیره چند توصيه ....

ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 13:29

عرض کردم .کرامت و ارزش انسان از بین رفت ، به دلیل اینکه در زمان پیغمبر ، هر عرب پا برهنه بیابانی ، حق داشت بیاید پیش آن اول قدرت عالم اسلام حرفش را بزند ، اما در زمان های بعد ، دیگر اجازه نمی دادند مردم خرده پای دون رتبه بیایند حرفشان را بزنند و خواستشان را بگویند ،اجازه نمی‌دادند و نمی‌دهند !چرا که شخصیت انسانی آنها را حقیر و خرد و ناچیز می‌شمرند تکریم انسان از بین رفته !و بگویم به شما ! که هرجا این اختلاف وجود داشت ، اسلام در آنجا نیست ؛قرص و محکم بدانید این را .هرجا اختلاف طبقاتی بود ، اسلام نیست .هر جا شرک بود ، اسلام نیست .هر جا تبعیض بود ، اسلام نیست .چون اسلام آن چیزی است که با تمام این بنیان های پلید فاسد به شدت مبارزه می‌کند . چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 13:29

دوران دبستان بخاطر کمبود فضای آموزشی و کمبود معلم یا به دلایل مختلف کلاس های درس مختلط بودنمن این خاطرات دقیقا یادمه با اینکه تو خانواده مذهبی بزرگ شده بودم و دور از رسانه و ...بودم ولی این رفتارها ازم سر میزدمثلا همیشه دخترای کلاس رو اذیت میکردمشاگرد زرنگ کلاسمون دختر بود و من بحساب خودم بهش پیله کرده بودم اونزمان کمتر کسی میدونست چشمک زدن چیه یا نامه نوشتن چیه یا اگه می‌دونستن اصلا انجام نمیدادن حالا به دلایلیبعدا من به این خانم چشمک میزدم و ایشون اوایل به معلم مون میگفت و معلم منو کتک میزد ولی من زنگ آخر جلوش رو میگرفتم و اذیتش میکردم اسمش فاطمه بود گاهی بعد از ظهر ها میرفتم جلو خونشون کلی خودمو درگیر کرده بودم گاهی هم نامه مینوشتم و زنگ تفریح که کسی تو کلاس نبود میذاشتم لای کتابهاش آخه اون زمان متاسفانه برخی ها کیف نداشتن مخصوصا ایشون که پدرش زندان بودتا اینکه با مرور زمان باهم خیلی صمیمی شدیم در حدی که پسر دایی اش بهم حسادت میکردیکبار نزدیک عید نوروز رفتم از قنات روستا براش ماهی گرفتم تا سرسفره هفت سین بذارهیکبار که قهر کرده بودیم برای اینکه جلب توجه کنم الکی به دختر عموم گفتم من دوستت رو دوست دارم (اسم دوستش مرضیه بود )میدونستم تو کلاس اینو پخش میکنه و هدفم این بود غیر مستقیم به گوش فاطمه برسه تا بیاد آشتی کنه چون مرضیه تو کلاس رقیب فاطمه بودخلاصه دختر عمو رفته بود گفته بود تا اینکه دقیقا بعد از ظهر همون روز دیدم مرضیه اومد خونمون اون زمان ما صیفی جات کشت میکردیم و می‌فروختیم اومده بود خرید کنه ولی دختر مظلوم و معصومی بود زیاد بهم نگاه نکردیادش بخیردوران کودکی برخی دخترها انقد جذاب بودن که باعث میشدن من لوس بازی دربیارم مثلا یکبار رفتم تو حوض مکینه روستا یا همون چاه عمی چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 13:29

تا همین الان عروسی بودم

چندتا دوست تو خلوت پا پیچ من شدن

که آره تو هم بیا این کار رو بکن گناهش گردن ما

خیلی گیر داده بودن که آره شراب فرق داره و حلاله و...

البته اینطور افراد رو نمیشه گفت دوست بلکه واژه دشمن بیشتر بهشون میخوره

دراصل باید دور چنین افرادی رو خط کشید ولی گاهی نمیشه

خلاصه امشب هم بخیر گذشت

خداروشکر.

چند توصيه ....
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 18:25

چند روزیه تو بحث مسئله انتخاب همسر و ازدواج کامنت های پر محتوایی برام میاد که خوندنش برای من خالی از لطف نبودهشاید باورتون نشه و فک کنید حرفای که مینویسم خیلی اغراق آمیز باشه ولی دلیلی نمیبینم بخوام چیزی اغراق آمیز بنویسم یا ...چون اغراق آمیز بیان کردن موضوعی از خانواده دروغ هس و هیچ وقت دروغ ثمره ای خوب نداشته و نداره مگر در مدت زمان کوتاه و ثمره اش خالی شدن موقتی باشه !این کامنت ها طوری برای من کمک کننده بود که انگار تمام آدم‌های دنیا منو هول میدن سمت ازدواج و تمام آدم‌های دنیا فکراشون رو روی هم ریختن و بهم مشاوره دادن که چگونه انتخاب کنم یعنی‌ کامنت جامع و کامل بودنمیدونم این آدم‌های خوش فکر مجازی کجای این دنیا واقعی هستن که من با تمام موقعیت هابی که برام پیش اومده نتونستم یکی شون رو بصورت تصادفی پیدا کنم البته شاید دلیلش این بوده نتونستم تو واقعیت با طرف از دردها و دغدغه هام بگم چون من هیچ وقت اهل دردودل کردن نبودم و همه چیز رو تو خودم می‌ریختمولی تو مجازی راحت ترم چون کسی منو نمیشناسهاز این رفتار خودم میتونم در مورد دیگران هم نتیجه بگیرم که دلیل مهربون بودن بیش از حد آدم‌های مجازی ، دلیل مشاوره دادن خوب آدم‌های مجازی این باشه که همین آدمها نمیخوان تو واقعیت خیلی خیلی مهربون باشن چون میترسن مورد سواستفاده آدم‌های اطراف قرار بگیرناینا ذاتا آدم‌های مهربون و خوش فکری هستن ولی منتظر موندن زمانش برسه و تو واقعیت مهربونیشون رو نثار کنن و وقتی طرفی پیدا شد وبه حرفاشون توجه کرد خوش فکریشون رو بروز بدن مثلا وقتی همسر آدم بهش بگه وای ممنونم چقد حرفت کمک کننده بود مسلما اون شخص میتونه درهای ذهنش رو بیشتر به روی شخص مقابل یا همون همسرش باز کنه و استفاده کنه یا اگه همسر آدم بهش بگه وا چند توصيه ....ادامه مطلب
ما را در سایت چند توصيه . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alihoseyni1364 بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 18:25